حرف های بجا مانده… | شعر های عاشقانه مرداد۹۲
فور یو فان
وقتی کسی در کنارت هست،خوب نگاهش کن !
به تمام جزئیاتش…
به لبخند بین حرف هایش..
به سبک ادای کلماتش،
به شیوه ی راه رفتنش،نشستنش..
به چشم هاش خیره شو..
دستهایش را به حافظه ات بسپار…
گاهی آدم ها انقد سریع میروند،که حسرت یک نگاه سرسری را هم به دلت میگذارند…
::
به سلامتی کسی که وقتی بغلش کردم :
تمام بدنم لرزید!
نه واسه خوشحالی یا عشق بازی!
واسه ترس از فردای بدون اون…….؟؟!!
::
::
دیدن عکست تمام سهم من است
از “تو “
آن را هم جیره بندی کرده ام
تا مبادا
توقعش زیاد شود!!
دل است دیگر . . .
ممکن است فردا خودت را از من بخواهد!!
::
::
خــدایا ؟
کــمــی بــیـا جــلــوتــــر . .
مــی خــواهـــم در گوشــت چــیــزی بــگــویم . . . !
ایـن یـک اعــتـراف اســت . . .
مــن ..
بــی او ..
دوام نــمی آورم
::
::
چه جالــــــــــب:
تو لحظه های داغونی فقط
یک نفر می تونه آرومت کنه
اونم کسیه که داغونت کرده…
::
::
این بار که آمدی
دستانت را روی قلبم بگذار
تا بفهمی این دل با دیدن تو نمی تپد
می لرزد…
::
::
جای خالیت را با فرض پر کرده ام
حرامش باد آنکه پر کرد جای مرا…
::
::
میدونی ؟!
خیلی سخته
بعضی وقتها به اونی که احتیاج داری
نباشه و به پنجره خیره بشی …
::
::
وقتی عاشقش شدم که دیدم
هیچوقت دلمو نشکست
هیچوقت بهم نه نگفت
همیشه در جواب بچه بازیهام
خندید و گفت: عاشق همین کاراتم…
::
::
باید برای زمستان کتی گرم بخرم،
با جیب هایی برای دستانم،
تن های تنها،
زود یخ میزنند…
::
::
اگر روزی رسد که من نبودم
تمام وصیتم به تو این است
“خوب بمان”
“از همان خوب هایی که من عاشقش بودم”