جمعه , ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

بایگانی برچسب: داستان آموزنده

اس ام اس های جدید عاشقانه و احساسی بهمن ۹۳

اس ام اس های جدید عاشقانه و احساسی بهمن 93

 اس ام اس های جدید عاشقانه و احساسی بهمن۹۳  www.4ufun.ir ﺩﯾﮕﻪ ﺩِﻟــــــ♤ـﻢ ﻫَـــﻮﺍﯼِ دو‌ ﻧﻔـــﺮﻩ ﻧﻤﯿﺨــﻮﺍﺩ ⇩⇩ فَقَــــــــــــــــــــط….⇦⇩↯ دِلَــــــــــ♥ــــــــــﻢ ﻣﯿﺨـــﻮﺍﺩ ﯾِڪـــ↯ــــــــــﯽ ﻫَــﻮﺍﯼ ﺩﻟﻤـــــــــــــ♡ــــــــــو ﺩﺍﺷﺘــــﻪ ﺑﺎﺷــﻪ همین ————- ❤ ————- چقــــدر کــم تـوقــع شــده ام …. نـــہ آغـوشتـــــــ را مــے خـواهـــم ، نــــہ یکـــــــ بوســـہ…! نــــہ حتـــے بــودنتـــــــــ را … همیـــن کـــہ بـیایــے و از کـنـــارم رد شــوے کــافـــے استــــــــــ … مــــــرا بـــہ آرامـش مـــے رسانــد حتــے، اصطکـــاکــــــــ سایـــہ هایمـــان. . . ————- ❤ ————-  بقیه  اس ام اس های جدید عاشقانه و احساسی بهمن ۹۳ در ادامه …

ادامه نوشته »

داستان آموزنده فقط برو|داستان های جالب آموزنده

داستان آموزنده فقط برو|داستان های جالب آموزنده   ۴ufun.ir     یکی از شاگردان شیوانا همیشه روی تخته سنگی رو به افق می نشست و به آسمان خیره می شد و کاری نمی کرد. شیوانا وقتی متوجه بیکاری و بی فعالیتی او شد کنارش نشست و از او پرسید چرا دست به کاری نمی زند تا نتیجه ای عایدش شود و زندگی بهتری برای خود رقم زند.شاگرد جوان سری به علامت تاسف تکان داد و گفت: «تلاش بی فایده است استاد! به هر راهی که فکر می کنم می بینم و می دانم که بی فایده است. من می دانم …

ادامه نوشته »

داستان کوتاه پیرمرد فقیر و گردن بند

داستان کوتاه پیرمرد فقیر و گردن بند   ۴ufun.ir        روزی پیرمردی فقیر و گرسنه، نزد پیامبر اکرم (ص) آمد و درخواست کمک کرد. پیامبر فرمود: اکنون چیزی ندارم ولی «راهنمای خیر چون انجام دهنده آن است»، پس او را به منزل حضرت فاطمه (س) راهنمایی کرد.  پیرمرد به سمت خانه حضرت زهرا (س) رفت و از ایشان کمک خواست. حضرت زهرا (س) فرمود: ما نیز اکنون در خانه چیزی نداریم. اما گردن ‏بندی را که دختر حمزه بن عبدالمطّلب به او هدیه کرده بود از گردن باز کرد و به پیرمرد فقیر داد. مرد فقیر، گردن ‏بند …

ادامه نوشته »

داستان آموزنده کشاورز و ساعتش

داستان آموزنده کشاورز و ساعتش ۴ufun.ir روزی کشاورزی متوجّه شد ساعتش را در انبار علوفه گم کرده است. ساعتی معمولی امّا با خاطره ای از گذشته و ارزشی عاطفی بود. بعد از آن که در میان علوفه بسیار جستجو کرد و آن را نیافت از گروهی کودکان که در بیرون انبار مشغول بازی بودند مدد خواست و وعده داد که هر کسی آن را پیدا کند جایزه ای دریافت نماید. کودکان به محض این که موضوع جایزه مطرح شد به درون انبار هجوم آوردند و تمامی کپّه های علف و یونجه را گشتند امّا باز هم ساعت پیدا نشد. کودکان …

ادامه نوشته »

داستان کوتاه و آموزنده راز موفقیت دونده المپیک

داستان کوتاه و آموزنده راز موفقیت دونده المپیک   www.4uFun.ir در یک رقابت المپیک، ورزشکارای زیادی از کشورهای مختلف جهان حضور داشتند. در این میدون بزرگ، هر رشته ای ورزشکارا و قهرمانهای خاص خودشو داشت که اومده بودند با به نمایش گذاشتن قدرتشون، پرچم کشورشونو روی سکوی قهرمانی بالا ببرند. اما تماشایی ترین رشته ورزشی در این رقابتا، مسابقات دوی سرعت بود که از همه بیشتر طرفدار و تماشاگر داشت. و تمام رسانه ها و تلویزیونای جهان، بیشتر از هر مسابقه دیگه ای، این رشته پرهیجانو تعقیب می کردند. در دوی سرعت صد متر و دویست متر و امدادی المپیک، …

ادامه نوشته »

 داستان پند آمیز قیمت یک ساعت کار

داستان پند آمیز قیمت یک ساعت کار   فور یو فان   مردی دیروقت، خسته و عصبانی از سر کار به خانه بازگشت. دم در، پسر پنج ساله اش را دید که در انتظار او بود. – بابا! یک سوال از شما بپرسم؟ – بله حتماً. چه سوال؟ – بابا شما برای هر ساعت کار چقدر پول می‌گیرید؟ مرد با عصبانیت پاسخ داد : این به تو ربطی نداره. چرا چنین سوالی می‌پرسی؟ – فقط می خواهم بدانم. بگویید برای هر ساعت کار چقدر پول می‌گیرید؟ – اگر باید بدانی می گویم. ۲۰ دلار. – پسر کوچک در حالی که …

ادامه نوشته »